سوگ و مراحل آن چیست؟

سوگ و مراحل آن چیست؟
15 دی 1403

سوگ فقط از دست دادن یک عزیز نیست

واکنش­های عاطفی به انواع فقدان را سوگ می­نامیم. سوگ به معنای غم، اندوه، مصیبت، ماتم و عزا در برابر وقوع مرگ است و به مولفه های روانشناختی عزاداری اشاره دارد. هرگونه فقدانی نوعی مرگ محسوب می­شود؛ چه از بین رفتن یک رابطه در اثر شکستن پیمان، چه از دست دادن شغل، فاصله جغرافیایی از خانواده، از دست دادن حیوان خانگی و حتی از دست دادن اشیای گرانبها می­توانند منجر به بروز واکنش داغدیدگی شوند. 

فقدان و سوگ – کلینیک روانشناسی و مشاوره پذیرش و تعهد

سوگ افسردگی نیست

نشانه­ های افسردگی و سوگ بسیار به یکدیگر شباهت دارند اما این دو با یکدیگر متفاوتند. زمانی که افسرده هستیم، خستگی، خلق افسرده و انرژی پایین را در تمام لحظات تجربه می­کنیم اما زمانی که سوگواریم، دوره­ های ناگهانی غم همراه با فکر و خاطرات چیزی که از دست داده ­ایم را تجربه می­کنیم.  فرد سوگوار از خودش بیزار نیست و نهایتا ممکن است برای عدم رسیدگی کافی و زمان نگذاشتن برای چیزی که از دست داده است خود را سرزنش کند اما فرد افسرده از خود بیزار است و احساس بی­ ارزشی دارد.

فرد سوگوار می­تواند بخندد

بارها دیده­ایم که خودمان یا یکی از نزدیکانمان که دچار فقدان شده است، در لحظاتی شاد است و همراه با دیگران به وقایع مثبت واکنش نشان می­دهد اما ثانیه­ای بعد با هجوم افکار مربوط به ابژه­ی از دست رفته دوباره غم به او هجوم می­آورد. یکی از وجوه تمایز سوگ از افسردگی نیز همین توان لذت بردن از برخی وقایع مثبت زندگی است. فرد افسرده از هیچ چیزی خوشحال نمی­شود و حتی خود را بابت این خوشحال نشدن سرزنش می­کند.

سوگ فقط گریه کردن نیست!

افراد سوگوار همیشه گریه نمی­کنند. سوگ می­تواند بسته به فرهنگ، پیشینه، خلق و خو، سن، شدت دلبستگی، نوع فقدان، خاطرات بازمانده، دریافت حمایت اجتماعی و یا آموزش­های ما، از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. گاهی سوگ خود را به صورت نشانه ­های جسمانی مانند سردردهای مفرط، فشار خون، گرفتگی عضلات سینه، تغییر قند و فشار خون، تعییرات هورمونی بروز می­دهد. گاهی فقط در زمینه­ ی شغلی یا روابط اجتماعی فرد سوگوار اختلال را مشاهده می­کنیم.

گاهی فرد سوگوار نشانه های شناختی دارد

گاهی فرد سوگوار نشانه های شناختی دارد؛ مثلا نسبت به ابژه ی از دست رفته دچار وسواس ذهنی میشود یا مشکلات حافظه و علائم انکار دارد (مثلا فراموش میکند عزیزش فوت کرده است). گاهی علائم احساسی و هیجانی مانند خشم زیاد و خارج از کنترل یا خستگی و گیجی و کرختی دارد. گاهی نیز سوگ تمام ابعاد زندگی فرد را در بر می­گیرد و او در اندوه فرو می­رود و حتی در اعتقادات و باورهایش شک میکند.

طی کردن دوره ی سوگ برای ما حیاتی است

فروید، پدر روانکاوی، در مقاله ی سوگ و مالیخولیای خود، کارکرد سوگ را “شکستن گره هایی که فرد داغدار را به فرد متوفی پیوند داده است” معرفی کرد. این جدایی، نیازمند پذیرش و بیان احساسات دردناکمان مانند احساس گناه و خشم است. اگر مراحل سوگ به درستی طی نشود به اختلالات روانی و سوگ پیچیده که در ادامه به آن خواهیم پرداخت منجر خواهد شد. به نظر او، سوگ دارای سه عنصر است:

  • آزاد شدن فرد داغدار از اسارت متوفی
  • سازگاری مجدد با سبک زندگی جدید بدون متوفی
  • ایجاد روابط جدید

انواع سوگ - اشکال - اقسام

مراحل سوگواری

نظریه پردازان مختلف، مراحل مختلفی را برای سوگ ذکر کرده اند اما یکی از مشهورترین تقسیم بندی های مراحل سوگ، مراحل سوگ کوبلر راس است. راس میگوید که این مراحل، توالی ثابت نیستند و همه آنها نیز برای همه رخ نمی دهند و طول مدت هرکدام در افراد مختلف متفاوت است.

مرحله اول سوگ، انکار

در این مرحله، فرد مصیبت وارد شده را انکار میکند، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده و همه چیز به زودی درست میشود. مثلا دانشجویی را در نظر بگیرید که مهاجرت کرده و حال و هوای خانه اش را شبیه به خانه ی مادری اش حفظ میکند و روتین زندگی پیشین را پیش می گیرد و با اعضای خانواده به صورت خیالی صحبت میکند. انکار به فرد کمک میکند تا با سرعت خود به فقدان بپردازد. اطرافیان فرد سوگوار با تحریف واقعیت مرحله انکار را طولانی تر میکنند.

مرحله دوم سوگ، خشم

خشم در این مرحله میتواند متوجه ابژه از دست رفته (فرد از پدرش که فوت کرده و او را تنها گذاشته است خشمگین است) و یا متوجه محیط و دیگران بشود (پدری که فرزندش در اثر تصادف فوت کرده است میگوید که همسرش با فرستادن فرزندشان به آموزشگاه رانندگی حکم مرگ او را صادر کرده است).

مرحله سوم سوگ، چانه زنی

در این مرحله فرد داغدار همچنان فقدان را به طور کامل نپذیرفته و هنوز سعی در بازگرداندن ابژه از دست رفته دارد. فرد در می یابد که مواجهه با مرگ و فقدان اجتناب ناپذیر است اما تلاش میکند شرایط را تغییر دهد. مثلا فردی که در رابطه عاطفی اش شکست خورده است و دعا میکند ای کاش تنها یکبار دیگر معشوق را ببیند یا رابطه از سر گرفته شود. بهترین پاسخ در این مرحله، گوش دادن به فرد داغدار و همدلی با وی است.

مرحله چهارم سوگ، افسردگی

فرد ناامید میشود. درمی یابد که راه بازگشتی وجود ندارد و غم و افسردگی او را در بر می گیرند.

مرحله پنجم سوگ، پذیرش

حالتی از سکون و آرامش است که فرد در نهایت تسلیم شرایط پیش آمده میشود و سعی در سازماندهی مجدد خود دارد.

انواع سوگ در روانشناسی

سوگ بهنجار

به احساسات و رفتارهای رایج پس از تجربه ی فقدان که بعد از مدتی از بین می روند سوگ بهنجار می گوییم. مانند خستگی، غم، خشم و…

سوگ تاخیری

زمانی به سوگ تاخیری دچاریم که سوگمان را سپری نکرده و به تعویق انداخته باشیم و سال ها یا ماه ها بعد با دیدن یک واقعه یا فیلم غم انگیز، سوگ برایمان تداعی شود.

سوگ اغراقی

زمانی پیش می آید که سوگ تمام جنبه های زندگی فرد را احاطه کند و تا مدت ها بعد از فقدان پیش آمده، تنها راجع به مرگ صحبت یا فکر کند و اشیای متوفی (یا آثار مربوط به شی از دست رفته) را دست نخورده حفظ میکند. مثل مادری که اتاق فرزندش را به همان ترتیب پیش از مهاجرتش نگه میدارد یا پدری که ورشکست شده و همچنان لوح تقدیرها و افتخارات پیشینش را بر روی دیوار نگه داشته و از شکوه و جلال کسب و کار از دست رفته اش صحبت میکند.

سوگ پنهان

زمانی که سوگ خود را آشکار نمیسازیم و سپری نمی­کنیم و دچار مشکلاتی مانند اختلالات اضطرابی، وابستگی، فوبیا و یا علائم جسمانی مانند میگرن، مشکلات قلبی و… می شویم.

سوگ پیچیده

سوگ پیچیده یا همان سوگ طولانی شده، سوگی است که مدت ها طول میکشد و در عملکرد روزانه فرد سوگوار اختلال به وجود می آورد. خطر خودکشی در این افراد بالاست. فرد دچار سوگ پیچیده ساعت ها وقت خود را به ابژه ی از دست رفته اختصاص می دهد و به خاطراتش با ابژه می پردازد.

اشتراک گذاری:
دیدگاه‌ها
امتیاز دهید:
0 از 5